وقتی دست رد به سینهمان میخورد چه کنیم؟
پذیرفتهنشدن و طردشدن برای هرکسی پیش میآید. این حقیقت زندگی است. هرکسی ممکن است با آن روبهرو شود و مسلما احساس خوبی در پی نخواهد داشت. ما همیشه دوست داریم دیگران را راضی نگه داریم و برای آن هر کاری که از دستمان برآید انجام میدهیم. این کار طبیعی است، چون ما انسان هستیم؛ اما گاهی عادت میکنیم از هر موقعیتی که احتمال پذیرفتهنشدن ما در آن وجود دارد دوری کنیم. در این مقاله میآموزید چگونه موقعیت منفی پذیرفتهنشدن را تبدیل کنید به پتانسیلی بزرگ برای رسیدن به فرصتی عالی.
پذیرفتهنشدن برای برخی از افراد آنقدر ناراحتکننده است که بهنوعی فلجشان میکند و مانع انجامدادن کارهای موردعلاقهشان میشود. این ترس ذهنتان را در حالتی قرار میدهد که از ترسِ فکر دیگران، از انجامدادن کاری بازمیمانید و تقریبا زمینگیر میشوید. ممکن است فکر کنید دیگران شما را نمیپذیرند و طرد یا تمسخرتان میکنند و تمام این موارد فقط و فقط برای شما رخ میدهند؛ اما نگران نباشید. این موضوعی است که برای همه رخ میدهد و شخصی نیست. هر روز میلیونها نفر بهدلایل مختلف با پذیرفتهنشدن مواجه میشوند.
اثرات «ترس از پذیرفتهنشدن» بر زندگی و نحوه مقابله با آن
همه ما اهداف و رؤیاهایی در سر داریم؛ اما اگر اجازه دهیم ترس از پذیرفتهنشدن جلوی رسیدنمان به این اهداف را بگیرد، رؤیاها و هدفهایمان مانند میوههای درخت فقط جلوی چشممان، بسیار نزدیک اما دور از دسترس باقی میمانند. چسبیدن به وضع موجود و قدمی برنداشتن برای برطرفکردن این ترس به ما احساس پناهگاهی میدهد که میتواند ما را از گزند هر نوع پذیرفتهنشدنی در امان نگه دارد.
منتها باید از خودتان بپرسید آیا در برابر ترسِ پذیرفتهنشدن تمام تلاشتان را به کار بستهاید و قدم پیش گذاشته و دستبهکار شدهاید تا ببینید چقدر میتوانید بر این ترس غلبه کنید و وارد جمع دیگران شوید یا اینکه فقط عقب نشستهاید و بدون اینکه کاری انجام دهید، سرگردان و نگران با خود گفتهاید «اگر مرا نپذیرند چه میشود؟» یا «اگر نمیترسیدم چه میشد؟» یا «اگر به پذیرفتهنشدن اهمیتی نمیدادم چه میشد؟».
این انتخابی است که همهمان مجبوریم انجام دهیم. برخی از افراد با کنار گود نشستن و هیچ کاری نکردن احساس امنیت میکنند. آنها اینگونه درد کمتری خواهند داشت؛ اما برخی دیگر بر این باورند که مدام حسرتداشتن و تأسفخوردن ارزشی ندارد و باید برای آن کاری کنند. برخی افراد نیز معتقدند پذیرفتهنشدن به آنها برای پیشرفتن و رویارویی با پذیرفتهنشدنهای بیشتر انگیزه میدهد. آنها پیش میروند و برایشان مهم نیست چه اتفاقی بیفتد.
پذیرفتهنشدن خواهناخواه ممکن است گاهی برایمان رخ دهد. چگونگی واکنش و پاسخ ما به این موقعیت است که پیامدهای آن را برایمان تعیین میکند.
قبل از اینکه بیاموزیم وقتی دست رد به سینهمان میخورد چه کنیم، بهتر است با برخی از طردشدگیها در زندگیمان آشنا شویم.
برخی از پذیرفتهنشدنهایی که در زندگی با آنها روبهرو میشویم
۱. مصاحبه شغلی
این موقعیت بارها رخ میدهد: در حالی که بهترین لباستان را پوشیدهاید، زود خودتان را به جلسه مصاحبه شغلی میرسانید و در همان حال، پاسخ سؤالهای احتمالی را در ذهنتان مرور میکنید؛ تا جای ممکن برای مصاحبه آماده شدهاید. سپس جلسه مصاحبه را با موفقیت میگذرانید و با خود میگویید همهچیز خوب پیش رفته است؛ اما یک هفته بعد از سوی کارفرما ایمیلی دریافت میکنید که در آن از شما تشکر کرده و گفته است آنها داوطلب دیگری را انتخاب کردهاند ولی رزومهتان را در بایگانی اداره قرار دادهاند.
۲. اجتماع یا دیدن افراد جدید
با یکی از دوستانتان در کافیشاپ نشستهاید. سپس سروکله چند تا از دوستان او که شما آنها را نمیشناسید پیدا میشود و آنها با یکدیگر شروع به صحبت میکنند. از آنجا که آنها را نمیشناسید، احساس ناخوشایندی دارید. با این حال، فکر میکنید باید خودتان را کمی اجتماعی نشان دهید و تصمیم میگیرید وارد گفتوگویشان شوید. در این لحظه، میخواهید روی این افراد تأثیر بگذارید تا آنها از شما خوششان بیاید و امیدوارید که این اتفاق بیفتد.
۳. معاملات کاری
اولین روز کاریتان در یک شرکت بزرگ بهعنوان نماینده فروش است. هیجانزدهاید و میخواهید به محل کارتان بروید و مهارتتان را نشان دهید و ثابت کنید استخدام شما کار درستی بوده است. یکی از اولین مشتریهایی که در روز اول با او جلسه دارید مربوط به شرکتی است که میخواهید همکاری با آن را به دست آورید. در جلسهای که با مشتری گذاشتهاید، درمورد خدماتتان بهخوبی صحبت میکنید. شما با خود میگویید آیا مشتری با شما موافقت خواهد کرد و در این روزهایی که اوضاع اقتصادی نامطلوب است، حاضر به پرداخت آنهمه هزینه میشود؛ اگر نتوانید با او قرارداد ببندید، چه میشود؟ آیا رئیستان عصبانی میشود و با شما مانند کسی که کمارزش است رفتار خواهد کرد؟